خدایا
می خواهم نفس بکشم
در فضایی که، حیات هست
زندگی هست
عشق هست
آنجایی که توی حقیقی، هست
نه توئی که ساخته اند و تبلیغش را کرده اند!
می خواهم ببینمت!
آنچه که حقیقتا هستی
نه آنچه که تو را تراشیده اند و شکلت داده اند و
از تو بتی سرد و سنگین ساخته اند
می خواهم لمست کنم!
نرمی و لطافت مهرت را!
نه آن زبری و خشونتی که از خشم و قهر تو ساخته اند!
می خواهم،
گرمای محبتت را!
آن گرمائی که آرام و قرارم دهد
نه آن آتش سوزان جهنمی ساختگی که،
روح مرا میسوزاند و میخشکاند!
می خواهم،
می خواهم کس و کارم باشی!
همه چیز و همه کسم!
نه آن خدای بی انصاف جعلی که
کس و کار و عزیزانم را از من میگیرد و
داغ تنهائی بر دلم مینشاند!
می خواهم،
می خواهم تکیه گاهت را!
می خواهم به بازوی بلند و سینه ستبرت تکیه کنم و
خستگی سالها رنج و زحمت را از تن به در کنم
نه آن قدرت و زور بازوی یک قاضی خشک و
جلاد بی رحمی که فقط حکم صادر و اجرا می کند و
انعطاف و تخفیفی در کارش نیست
می خواهم
لمست را
می خواهم نوازشم کنی و
بوسه بر سروروی آتشینم بنشانی
آن نوازش و بوسه ای که مهرانگیزتر از
لمس و بوسه ی صدها میلیارد مادر، لذتبخشتر است
نه آن چوب نامرئی و دروغین خدایی که میگویند
بی صدا و مرموز و درد آور است تا بفمهماندت
از کجا خورده ای و برای چه خورده ای
!
17833 بازدید
10 بازدید امروز
0 بازدید دیروز
28 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian